خانمها، آقایان: فقر حراج نمیشود، حتی اگر پائینترین قیمت را اعلام کنیم و چوب حراج به دست بگیریم و بارها و بارها بکوبیم باز هم فقر طرفدار ندارد، وقتی کالایی حراج نشود بیخ ریش صاحبش میماند.
واقعیت این است که مدتهاست خط فقر اعلام نشده، هرچند کارشناسان حوزه اقتصاد و رفاه اجتماعی تلاش کردهاند با توجه به هزینههای زندگی روزانه اعداد و ارقامی را اعلام کنند، اما مسئولین هرگز این ارقام را تایید نکردهاند.
وزیر رفاه و تامین اجتماعی در یکی از واکنشهایش نسبت به عددهای منتشر شده میگوید: ما منتظریم آنها که چنین اظهارنظرهایی درباره خط فقر در کشور میکنند بگویند مبنای این اظهارنظرهایشان چیست و اعلام این آمار و ارقام به چه درد زندگی مردم میخورد.
عبدالرضا مصری همواره کوشیده است تا با بیاهمیت خواندن خط فقر از زیر اعلام آن شانه خالی کند. او فقط یک بار گفته بود که خط فقر را به مسئولین اعلام میکندو معتقد است خط فقر که خبرنگاران از میان هزاران مسئله، میروند سراغ آن ، موضوعی است که از 70 میلیون نفر جمعیت کشور شاید مشکل 10 نفر هم نباشد.
سوای این، وزیر رفاه میگوید: دولت نهم بدون ادعا خط فقر را کاهش دادهاست.
این که منظور از «کاهش خط فقر» چیست، کمی تردید در خود دارد، در حالی که میزان خط فقر شدید امسال در دنیا از درآمد روزانه یک دلار به 2/1 دلار رسیدهاست.وزارت رفاه پس از آنکه به بهانههای مختلف اعلام خط فقر را عقب انداخت اکنون قائله را با اظهار نظرهایی به خاتمه نزدیک کرده است.
این وزارتخانه براساس ماده 4 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی میبایست در تعیین خط فقر مطلق و نسبی مشارکت میکرد.
در این ماده با توضیح وظایف حوزه حمایتی و توانبخشی آمده است که علاوه بر سازماندهی و هدفمند کردن یارانهها و منابع حمایتی و نیز هماهنگی بخشهای مختلف دولت در راستای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، وزارت رفاه موظف به مشارکت در تعیین خط فقر نیز است.
میزان مهم است
تعیین رقم خط فقر از آنجایی برای کشورها اهمیت دارد که میبایستی برنامهریزیهای فقرزداییشان را براساس کمکرسانی به دهکهایی استوار کنند که درآمدشان کمتر از رقم اعلام شدهاست.
اصرار بر اینکه خط فقر اعلام نشود یا اینکه اعلام خط فقر مشکلی را حل نمیکند، سبب نخواهد شد که از اهمیت خط فقر در کشور یا در دنیا کاسته شود، اما پافشاری بر اجرا نکردن قانون رفاه و تامین اجتماعی که میبایستی سرلوحهای برای انجام کارها باشد سبب شد تا بالاخره پس از اصرار فراوان، وزیر رفاه را ناچار به اعلام خصوصی خط فقر و نامحرم شمردن افکار عمومی کند.
چشمها را نبندیم
زنی آنسوی خط تلفن میگوید: «با این ماهی چهل و چند هزار تومنی که نهاد حمایتی به من و 2 بچهام میده چکار کنم؟ تازه همین رو هم هر 2 ماه یکبار میدن.»
نفس تازه میکند و ادامه میدهد: «کسی هست که توضیح بده که با این پول چه طور باید جواب بچههامرو بدم؟»
این سوی خط تحریریه روزنامه، مانیتور کامپیوتر خبرهای منتشر شده را در خود جای داده:«خط فقر اهمیت ندارد»،«در کشور ما کسی زیر خط فقر نیست»، «ما خط فقر را کاهش دادیم»، «مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی در یکی دو سال اخیر افزایش چشمگیری داشتهاست» و... .
صدای زن هنوز از آنسوی خط به گوش میرسد، سؤالش را با جملههای پیاپی دیگری تکرار میکند، جمله تغییر کرده اما اصل سؤال همان است که بود، «چه کنم؟»
حتی اگر چشمهای مان را ببندیم و گوشهایمان را بگیریم هنوز هم میتوان ردپای فقر را دید.
رفاه اجتماعی ایرانی
یکی از مهمترین هدفهای دولتهای رفاه در دنیا بنا نهادن و گسترش رفاه اجتماعی برای مردم است. برای گسترش رفاه نیازمند تعریف روشن و کاملی از رفاه هستیم.
رفاه ایرانی یا رفاه اجتماعی که در ایران بومی شده و میبایست گسترش پیدا کند، هنوز تعریف نشدهاست.
از بین بردن محرومیت، تلاش برای کمک به مستضعفان و پاک کردن چهره زشت فقر نیازمند تعریف شفاف از شرایط حداقلی رفاه اجتماعی است.
در دست داشتن تعریفی روشن از اینکه خانواده ایرانی در چه مختصاتی از زندگی میتواند رفاه اجتماعی را تجربه کند امروزه به یک نیاز جدی تبدیل شدهاست.
کشمکش بر سر عدد خط فقر یا تعداد کسانی که ممکن است در شرایطی
زیر خط فقر، نزدیک به خط فقر و یاحتی زیر خط فقر خشن زندگی کنند، بخشی از گستره بزرگی است که گرهگشای برخی مسائل وابسته به رفاه خواهد بود.
مادامی که الگوی روشنی از رفاه اجتماعی ایرانی در دست نیست، نمیتوان انتظار داشت که باگام برداشتن در مسیر رشد و توسعه رفاه رخداد مهمی در کشور رخ دهد.
چوب حراج
چوب حراج را هم که به دست بگیریم کسی فقر را نمیخرد. برای این کالا خریداری نیست، تلاش بیهوده است، نه از پس پنهان کردنش بر میآییم و نه توانستهایم حذفش کنیم، اگر موافق نیستید قدری به دورو برتان نگاه کنید یا یک روز بیایید و به تلفنهای ما پاسخ بدهید.
جواب همان سؤال «چه کنم؟» را بدهید کافی است.